به گزارش ایرنا، سید محمد موسوی پدرخوانده همسر عبدالحمید ریگی که به همراه مادر فائزه و شهاب منصوری (همسر و برادر همسر عبدالحمید) برای دیدار با دامادشان به زاهدان سفر کرده اند در گفت وگو با خبرنگاران رسانه‌های ارتباط جمعی به تشریح نحوه آشنایی با این جنایتکار و همچنین دیدار اخیرشان با وی پرداختند.
بر اساس اعترافات عبدالحمید ریگی،"فائزه منصوری" همسر عبدالحمید ریگی برادر سرکرده گروهک تروریستی مالک چندی پیش به درخواست عبدالمالک ریگی و توسط عبدالحمید در خواب با شلیک گلوله جان باخت.
" شهاب منصوری" برادر فائزه نیز توسط عبدالمالک ریگی سربریده شد و فیلم آن نیز از طریق شبکه العربیه پخش شد و عبدالحمید نیز به این مسایل اعتراف کرده است.
پدرخوانده همسر عبدالحمید ریگی با تشریح نحوه آشنایی خانواده اش با این جنایتکار گفت: چند سال پیش همسر و دخترم برای خرید به زاهدان آمده بودند که در خیابان جوانی نادان به آنان اهانت کرد.
وی افزود: حمید ریگی که در همان زمان در حال عبور از این محل بوده با فرد مزاحم برخورد کرده و از همسر و دخترم برای خرید از فروشگاه لوازم آرایشی و عطر و ادکلن خویش دعوت می‌کند.
او ادامه داد: همین مساله زمینه آشنایی خانواده ما با وی را فراهم کرد و پس از مدتی عبدالحمید ریگی از همسرم درخواست کرده بود برای خواستگاری دخترم به تهران بیاید.
وی بیان کرد: با موافقت من این فرد به تهران آمد و چند روز به عنوان میهمان در منزل ما بود و پاسخ به درخواست وی را منوط به تحقیقات لازم از اوضاع زندگی و اجتماعی او کردیم.
موسوی گفت: از آنجایی که حمید ریگی در بازار چهارراه رسولی زاهدان دارای مغازه فروش لوازم آرایشی بود، تحقیقات را از طریق همسایگان و کسبه محل انجام دادیم که همه آنان وی را تایید کردند و گفتند فردی درستکار و قابل اعتماد است.
او اظهار داشت: یکی از افتخاراتم این است که مجموعه مذاهب اسلامی را در یک راستا می‌بینم و چون حمید مسلمان اهل سنت و ایرانی بود با ازدواج وی با دخترم موافقت کردم.
وی افزود: نخستین حرکت غیر اخلاقی حمید پس از عقد او با دخترم انجام شد بطوریکه بعد از عقد بدون اجازه من و همسرم، دخترم را به حالت فرار از تهران به زاهدان آورد.
او بیان کرد: با توجه به اینکه هر دو نفر با هم محرم شده بودند و چند نفر از نزدیکان حمید نیز وساطت کردند، از این خطای وی گذشت کردیم و با زندگی آنان در زاهدان مخالفتی نکردیم.
موسوی اضافه کرد: در چند سال گذشته ارتباط ما با حمید و برخی اعضای خانواده وی خوب بود و حتی این زن و شوهر جوان با امکاناتی که برایشان فراهم کرده بودم مدتی را در تهران زندگی کردند اما دوباره به زاهدان برگشتند.
وی با اشاره به اینکه حمید و دخترم دارای سه فرزند (یک پسر و دو دختر دو قلو) هستند، افزود: هنگامی که دخترم برای زایمان دو قلوها به تهران آمد و حمید نیز به گروهک تروریستی ملحق شده بود چند بار در تماس‌های متعدد از وی خواستم تا به تهران بیاید و با امکاناتی که برایش فراهم می‌کنم زندگی راحت و بدون مشکلی داشته باشد، اما قبول نکرد.
او گفت: پس از زایمان دخترم، حمید تماس تلفنی گرفت و تاکید کرد که همسر و فرزندانش را به مرز بفرستیم تا او در نزدیکی مرز آنان را تحویل بگیرد و با خود به پاکستان ببرد.
وی افزود: با توجه به اینکه محل زندگی‌اش را پاکستان انتخاب کرده بود تمایلی برای فرستادن دختر و نوه‌هایم نداشتیم اما حمید تهدید کرد که اگر همسرش را نفرستیم تمام اعضای خانواده ما را به قتل می‌رساند.
پدرخوانده همسر عبدالحمید ریگی اظهار داشت: در تماسی که با حمید گرفتیم قرار شد پسرم «شهاب»، خواهرش (فائزه) و سه فرزندش را تا مرز پاکستان همراهی کند و در مرز تحویل حمید ریگی دهد.
موسوی افزود: پس از عزیمت فرزندانم به زاهدان و مرز پاکستان، پسرم تماس گرفت و گفت چون حمید برای تحویل خواهرم نیامده من خودم آنان را تا محل استقرار حمید همراهی می‌کنم و بعد از چند روز مجددا بر می‌گردم.
وی اضافه کرد: مدتها از پسر و دخترم خبری نداشتیم تا اینکه یک روز حمید تماس گرفت و گفت پسرتان با موتورسیکلت تصادف کرده و جنازه اش را در مرز می‌توانم تحویلتان دهم.
او ادامه داد: در حین گفت وگوی من با حمید، گوشی را عبدالمالک ریگی از وی گرفت و بدون مقدمه گفت که فردا شب فیلم سربریدن پسرت را از شبکه العربیه تماشا کن.
وی افزود: پسرم بدون هیچ گناهی و فقط به صرف شیعه بودن توسط مالک ریگی جنایتکار بیرحم با قصاوت تمام سربریده شد.
موسوی اضافه کرد: شهاب فردی بسیار ساده، امین، صادق و کارگری جزء در تهران بود و حتی در ذهنش هم نمی‌گنجید که با نیروهای امنیتی و اطلاعاتی تماس بگیرد چه رسد به اینکه با آنان همکاری کند.
او بیان کرد: مالک ریگی جنایتکار ادعا کرده بود که فرزندانم جاسوس هستند و با نیروهای امنیتی ایران ارتباط دارند درحالی که نه تنها نحوه ارتباط با نیروهای انتظامی و امنیتی را نمی‌دانست بلکه در مکانی که سکونت داشتند هیچ امکان ارتباطی وجود نداشت.
وی افزود: در آخرین دیداری که دو روز پیش با عبدالحمید داشتم خودش اعتراف کرد و سوگند خورد که مطمئن بودم شهاب و فائزه هیچ گناهی ندارند زیرا در منطقه‌ای که در پاکستان سکونت داشتند امکان ارتباط با بیرون وجود نداشت و شهاب نیز اصلا راه و رسم ارتباط گرفتن با دستگاههای انتظامی و امنیتی را نمی‌دانست.
او اضافه کرد: حمید ریگی در این دیدار قسم می‌خورد که چون بشدت تحت تاثیر القائات عبدالمالک قرار گرفته بود دست به چنین جنایتی زده و همسر و مادر سه فرزندش را در خواب کشته است.
وی اظهار داشت: حمید می‌گفت آنچنان تحت تاثیر گفته‌های مالک قرار داشتم که اگر می‌گفت برف سیاه است قبول می‌کردم و هیچ گاه اعتراضی به سخنان وی نمی‌کردم.
موسوی با تشریح دیدار دو روز پیش با عبدالحمید ریگی گفت: با توجه به محبتهایی که به حمید کرده بودیم در این دیدار بشدت شرمنده بود و وقتی همسرم از او سؤال کرد که به چه گناهی دو فرزندم را از ما گرفتید؟ با اظهار شرمندگی و ندامت گفت: آنچنان تحت تاثیر القائات مالک بودم که نمی‌دانستم چه اشتباهاتی را مرتکب می‌شوم.
وی افزود: حمید در این دیدار گفت اکنون که با حقایق آشنا شدم و فهمیدم که آنچه مالک به ما دیکته و تلقین می‌کرد خواسته‌های آمریکا و انگلیس و حب جاه‌طلبی و دنیاپرستی خودش بود، اگر به من اجازه دهند و مالک را نیز پیدا کنم به خدا قسم می‌خورم که قطعه قطعه اش می‌کنم.
پدرخوانده همسر عبدالحمید ریگی بیان کرد: من و همسرم از دستگاه قضایی اشد مجازات و قصاص را برای عبدالحمید و مالک ریگی و سایر کسانی که در جنایاتشان دخیل بودند، درخواست کرده ام و هیچگاه آنان را نمی‌بخشیم.
وی افزود: از دولت پاکستان مجدانه می خواهیم در زمینه دستگیری مالک ریگی و سایر جنایتکاران همدست وی و همچنین بازگرداندن سه نوه ام "محمد متین، مونا و مینا چهار ساله اقدام کند. 
او ادامه داد: اکنون از سرنوشت سه نوه ام بی‌خبرم و اگر اقدامی برای بازگرداندن آنان نشود مطمئن هستیم که عبدالمالک شیطان آنان را منحرف و از محمد متین شیطان دیگری همچون خودش خواهد ساخت.
وی اضافه کرد: موضوع بازگرداندن نوه هایم و همچنین دستگیری و مجازات مالک شیطان را از طریق نیروی انتظامی و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران و پلیس بین‌الملل اینترپل پیگیری و شکایت کرده‌ام و امیدواریم دولت پاکستان که در جنایت علیه فرزندانم مقصر است در این زمینه همکاری کند.
او ادامه داد: اگر دولت پاکستان بعد از قربانی کردن پسرم اقدامی کرده بود امروز دختر و نوه‌هایم در کنار ما بودند اما متاسفانه با وجودی که دنیا از قتل پسرم آگاه شده بود دولت پاکستان اقدامی نکرد.
به گزارش ایرنا، در طول مصاحبه پدرخوانده همسر عبدالحمید ریگی با خبرنگاران رسانه‌ها، مادر شهاب و فائزه گریه و زاری می‌کرد و به طور دائم بر مالک و حمید و سایر جنایتکاران تروریست عضو گروهک ملحد تروریستی لعنت می‌فرستاد.
عبدالحمید ریگی برادر سرکرده گروهک تروریستی مالک چندی پیش، پس از راهبندی محور چابهار - ایرانشهر و ربودن 22مسافر و آتش زدن هشت دستگاه خودرو به همراه گروگانها به پاکستان متواری شده بود.
با همکاری پلیس ایران و اقدام سریع پلیس پاکستان، محل تردد این گروهک شرور و تروریستی محاصره و پس از درگیری مسلحانه، عبدالحمید ریگی به همراه مزدوران تحت امر خود دستگیر و گروگانها آزاد شدند.
با پیگیریهای انجام شده گروگانها در همان زمان تحویل جمهوری اسلامی ایران و پس از مدتی عبدالحمید ریگی به همراه 13 تروریست دیگر تحویل ایران شدند.
برادر سرکرده گروهک تروریستی ریگی در دادگاهی که برای رسیدگی به جرایم وی و دیگر اعضای این گروهک تروریستی در زاهدان تشکیل شده بود به جنایات خود اعتراف کرد.
راهبندی تاسوکی و شهادت 25نفر از هموطنان بی گناه و زخمی کردن تعدادی دیگر راهبندی دارزین کرمان و شهادت 11نفر از مسافران بی گناه و آتش زدن تعداد خودرو، شهادت شماری از نیروهای انتظامی، قتل ، سرقت مسلحانه، قاچاق عمده موادمخدر، شرارت، اقدامهای تروریستی، بمب گذاری و غیره از جمله اتهام‌های عبدالحمید ریگی و 12 مزدور تحت امر وی و عضو گروهک تروریستی مالک است.
نکته عبرت‌آموز: این هم عاقبت کسانى که ندانسته حاضر به ازدواج فرزندانشان با سنیهاى متعصب و تندرو مى‌شوند و آنان را قربانى مى‌کنند!
کلمات کلیدی: زاهدان، سنی، تروریست، پاکستان، عبدالمالک، تاسوکی، وهابیت، اعدام، ریگی، عبدالجمید
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.
